ارزش علم

ساخت وبلاگ
وزارت هوش مصنوعی!. باورم نمیشد روزی چنین بشنوم. کشور امارات وزات خونه جدیدی با این عنوان ایجاد کرده. ببینید این شاخه از مهندسی کامپیوتر به چه جایگاهی رسیده و چقدر اهمیت پیدا کرده که در حد یک وزارت خونه بهش اهمیت دادن!.

آنچه که بیشتر برای من اهمیت داره و حس خوبی میده، ارزشی هست که برای "علم" قائل هستند. بله، علم. درسته ما هم در کشورمون دانشگاه های زیادی داریم، خیلی زیاد... تقریبا از چین هم جلو زدیم حتی کشوری مثل هند هم به اندازه ما دانشگاه نداره ،اما باید ببینیم این مراکز نسبتا علمی، چقدر با مفهوم واقعی دانشگاه قرابت دارند. ارزش علم رو میشه از بهایی که برای پژوهش، پژوهشگر، استاد، دانشجو و... قائل میشن تا حدودی فهمید.

بذار اینطور بگم. روزگاری نه چندا دور، شاید کمتر از ده سال قبل، در شهری مثل مشهد تنها چهار دانشگاه غیرانتفاعی وجود داشت که به لحاظ امکانات سخت افزاری( منظورم ساختمان و تجهیزات) و نرم افزاری (استاد) در حد قابل قبولی بودند. قابل قبول یعنی اینکه اقلا یک ساختمان چهار طبقه داشتند و در هر رشته ای که دایر بود، حداقل چهار عضو هیئت علمی تمام وقت داشتند. اما تقریبا یک شبه، تعداد این موسسات به بیش از 30 تا رسید!!!. موسساتی که شاید تنها سند وجودشون موافقت اصولی وزرات علوم بود و تقریبا هیچ چیز دیگه ای نداشتند. اما پرطرفدار ترین رشته های دانشگاهی رو در مقطع لیسانس ارائه کرده بودند. خب خیل زیاد داوطلبین مشتاق، چند سالی این موسسات رو در حد مطلوبی ارضا کرد. قطعا لذت هم داره کلی دانشجو بگیری و با چند تا حق التدریس کلاس ها رو برگزار کنی و بقیه ش هم نوش جان. قسمت ناراحت کننده ماجرا این بود که این موسسات هیئت امنایی داشتند شامل کلی دکتر پا بسن گذاشته که برای خودشون القاب درشتی مثب پرفسور و دانشیار رو به یدک میکشیدن. البته که از این افراد انتظار بیشتری می رفت تا برای "علم" ارزش بیشتری قائل باشند. البته وضع در دانشگاه های دولتی هم بهتر نبود. اینرو بطور موثق از معاون آموزش یک دانشگاه معظم دولتی در شهرستان شنیدم که میگفت: ما برای مقطع دکترای مهندسی برق، گرایش کنترل، از وزارت علوم درخواست مجوز کرده بودم و الان نه تنها با این گرایش موافقت شده بلکه مجوز سایر گرایش ها رو هم گرفتیم. خودش خنده تلخی کرد و گفت، ما در گرایش قدرت اصلا استاد نداریم. البته در اون مقطع وضعیت برای دانشگاه آزاد بصورت دیگه ای بود. مثلا یادم هست برای یک واحد آزاد شهرستان، درخواست مجوز کارشناسی کامپیوتر داده بودیم در حالیکه دو هیئت علمی ارشد و یک دکترای کامپیوتر داشتیم و با تمام اینها مخالفت شد. خب ظرفیت ها به این شکل چندبرابر شد، تب مهندسی فروکش کرد. رقابت تقریبا بی معنا شد. موسسات بی بنیه و یک شبه با کمبود دانشجو، با همین وضع بحرانی امکانات تصمیم گرفتن مجوز ارشد بگیرن، که گرفتند! و همون سیل قبلی رهسپار ارشد شد. تصورم این بود که با تغییر دولت، دانشگاه مجددا ارزش و احترام خودش رو پیدا میکنه. حداقل جلوی موسساتی که به هرچیزی غیر از یک مکان علمی شباهت داشتند، گرفته میشه. اما نه تنها این اتفاق نیفتاد، بلکه کار به مقطع دکترا کشیده شد و دانشگاه آزادی که 5000 دانشجوی دکترا در سال می گرفت، یکهو 12000 نفر پذیرش کرد، با وعده اینکه سالی 5000 عضو هیئت علمی میگیریم، ما از افق 1404 عقبیم، مملکت دکتر میخواد و... . خب طبیعی بود باز جماعتی که همراه سیل براحتی لیسانس و ارشد گرفتن، بدشون نمیومد دکترا رو هم به این مفتی به چنگ بیارن. البته مفتی که نه، 70 میلیونی آب میخورد اما سراب "آقای دکتر شنیدن" و " هیئت علمی شدن" متقاعدشون میکرد.

هر چند همون موقع هم اظهر من الشمس بود که افق 1404 و اینا بهانست و صرفا قراره به امید شهریه های گزاف، دانشگاه آزاد قدری ضرر و زیان های خودش رو جبران کنه اونم کاملا مقطعی، با اینحال تقریبا هیچ عضو هیئت علمی هم در این سال ها جذب نشد، سالی 5000 پیشکش.

خب البته این تراژدی هنوز ادامه داره، هنوز خیلی میشه نوشت از تشویش خاطر دانشجوها، از نگاه کاسبکارانه دانشگاه ها و غمی که هر چی جلوتر میریم، سنگین تر میشه. اما از همینها هم میشه به مظلومیت "علم" پی برد.

اگر من وزیر علوم میشدم... ولش کن!. بازم مطلبی خوندم در مورد ارزشی که دیگران برای علم قائلند و جوگیر شدم.

پ ن: در اینمورد بیشتر خواهم نوشت. به امید روزی که همگی از تمام توان و ظرفیتمون برای آباد کردن بیشتر کشورمون استفاده کنیم.


برچسب‌ها: هوش مصنوعی, علم, دانشگاه
نوشته شده توسط محمد حسین در شنبه بیست و نهم مهر ۱۳۹۶ |
یا امام هشتم...
ما را در سایت یا امام هشتم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : persian2645 بازدید : 191 تاريخ : سه شنبه 23 آبان 1396 ساعت: 10:36